ایثلر زن عاشورایی
29 آبان 1393 توسط سرشار
عوامل ضد انقلاب در فولاد شهر آشوب به پا کرده بودند.
قرار بود سپاه یک عملیات ضربتی علیه آنان انجام دهد. زهره که با خبر شد ،خیلی بیتابی کرد که او را هم برای عملیات ببرند.
می گفت:بزرگترین آرزوی من شهادت در راه خداست. بگذارید به آرزویم برسم.
ولی چون شش ماهه باردار بود شوهرش مخالفت می کرد.دست آخر آن قدر ناله و التماس کرد تا شوهرش راضی شد او را هم همراه خودش ببرد.وقتی تیر به اواصابت کرد، در جا شهید شد.ولی فرزند شش ماهه اش را توانستند در بیمارستان به دنیا بیاورند.محسن دو روز بیشتر زنده نماند.
(به نقل از مادر شهیده زهره بنیانیان)